در صحبتهای ساده و خودمانی بین دوستان، گاها نکاتی به ظاهر عمولی اما به باطن بسیار مهم به دست می آید که به دونمونه تازه ازآنها اشاره میکنم. شاید مورد استفاده شما هم قرار گرفت:

1- گفت: دوستم در سن 20سالگی ازدواج کرد در حالی که بیکار بود و سربازی نرفته بود. بعد از ازدواج رفت سربازی و چون متاهل بود افتاد شهر خودشون و براش کار هم درست شد الان هم بچه ش داره به دنیا میاد. اما "اعتقاد داشت" و واقعا شد

2- شب بود، لیوان آبی برای خودش ریخت و "نشست" و آن را خورد. گفتم: حالا اگر ایستاده هم آب میخوردی موردی نداشت. گفت: مگر دیوانه ام وقتی "میتونم ثواب حمع  کنم" این کار را انجام ندم؟!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه مجاز ایساکو پیمان مرادی Gwendolyn مشخصات کامل و قیمت خودرو برنامه گیم نیوز مقایسه لوازم صوتی و تصویری با کیفیت Greg رزین سختی گیر دنیای من دل-شکسته Erika